... محبت بنیان گذارد، پیشتر تابع حکمتمشایی بود، اما از آن ... آنان که فندرسکی را تابع حکمتمشایی دانسته‌اند دلایلی دارنداز جمله ... که مبنای فلسفی فندرسکی با حکمتمشایی قرابت بیشتری دارد، هر چند ... است. اگر ابوالقاسم فندرسکی را حکیممشایی در حکمت بحثی بدانیم، مسلما در ...
... رسد که ابن‌سینا و حکمایمشائی از اصطلاح «وجود خاص» ــ بـه ... حق تعالى ندانسته است. نزد حکمایمشائی علم حق به اشیاء به ... واجب‌الوجود منتهی شود. عقیدۀ حکمایمشائی به اصالت هر فردِ وجود ... این عبارت وجود دارد. برخی حکمایمشائی که از تعالیم ارسطو تأثیر ...
... است ... حکمای نوافلاطونی ... حکمای نوافلاطونی که اغلب مخالف نظامهای فلسفی مشائی ... آیـد، نـه ــ آن‌گونه کـه حکمایمشائـی پنداشته‌اند ــ با تجرید و ... تأکید می‌کند . به اعتقاد حکمایمشائی، ذهن پس از ادراک حسی ... و بن انکار کرده‌اند. حکمایمشائی وجود ذاتی آن را در ...
... سینا، مراد از حکمت متعالیه را حکمتی دانسته است که ... همین دلیل چنین حکمتی در مقایسه با حکمتمشایی ارسطویی، که صرفاً ... الهی مانند عرفان نظری، حکمت اشراق، حکمت مشاء، کلام، در ... است. ... نوآوریهای حکمت متعالیه ... نوآوریهای حکمت متعالیه در مسائل ...
... متفاوتی توسط فیلسوفان مشّایی مثل فارابی، ابن سینا و حکمای اشراقی مثل ... می‌کند. ... صور مرتسمه ... فلاسفه مشّایی قائل به ارتسام صور اشیا ... کُنْ؛ » این آیه شریفه محکم‌ترین دلیل بر اعتقاد معتزله ... . هم ابن عربی و هم حکمایمشّایی علم به معدوم مطلق ...
... جدید شهرنشینی در تهران، حاکمیت مردم جانشین حکومت ظل‌اللٰهی شده، و ... پیرزنان آن را از اسباب احکاممحکمه الٰهی درباره وضعیت آخرالزمان می ... او گرایش به حکمتمشائی و دیدگاه انتقادی به حکمت صدرایی بود، اما ... میرزای جلوه بود. وی در حکمتمشائی تبحر بیشتری داشت و در ...
... حکمتمشائی ، در سخنان عرفا با عنوان « حکمت تجربتی »، « حکمت دنیا »، « حکمت یونانی » یا « حکمت یونانیان ... باشند متکلم نام دارند وگرنه حکیممشائیاند؛ و کسانی که طریق ... می‌کند. وی حکمت را، به تبع فلسفه اخلاق مشائی ، ذیل فضائل ...
... اینکه سهروردی و دیگران حکمت اشراقی را حکمت خسروانی، حکمت مشارقه یا مشرقیه ... ، و این یکی بر اساس حکمتمشائی است. یا آنچه زیر عنوان ... و النور»، هرمس «والد الحکماء» و طریقت حکیمان ایران سخن رانده، و ... شده است که حکیمان چند دسته‌اند: حکیمِ بحّاثِ متألّه؛ حکیم متوغل در ...
